مهر ماه را با بوی کاغذ کاهی و سادگی میشناختیم و تا همین چند سال قبل که پای لاکچریبازی و لوازم تحریرهای گران به مدرسه و کیف دانش آموزان باز نشده بود، مشقها و تکالیف با مدادها و خودکارهای ساده نوشته میشدند و دست یافتن به یک دفتر طرحدار، شوق درس خواندن را در دانش آموزان بیشتر میکرد، اما پای لوازم تحریرهای لوکس که به کیف تعدادی از بچهها باز شد، دانش آموزان دیگر ماندند و یک دنیا حسرت.
بازار لوازم تحریرهای لاکچری و البته خارجی در کتابفروشیها با وجود گرانی، داغ بوده و به نظر میرسد هیچ نظارتی بر بازار لوازم تحریر وجود نداشته و بازار مهر در تسخیر نمادها و کالاهای خارجی قرار گرفته است.
دختر بچهای، چادر مادرش را گرفته و او را داخل مغازه میکشد، اما قیمتها به قیمت جان آدمی تمام میشوند و مادر رفتن را بر ماندن ترجیح میدهد و خرید را به آمدن پدر، موکول میکند، در بین مشتریهایی که به لوازم تحریریها سر میزنند، کسانی هم هستند که قیمت برایشان مهم نبوده و به دنبال محصولات گران هستند.
بچهها اسامی شخصیتهای کارتونی خارجی را ازبر هستند و هر کدام دست مادرشان را گرفته و به سمت محصولاتی میکشند که تصویر شخصیت مورد علاقهشان بر روی آن هست و پس از یک گشت در لوازم تحریری و خرید چند قلم خودکار و دفتر به سمت محصولاتی میروند که برای درس خواندن، چندان ضروری نیستند، استیکرنت، هایلایتر آب نباتی، خودکار سرنگی، جامدادی هویج، خودکار ذرت، پلنر، انواع مداد رنگیهای گران و دفترهایی که جلدشان جذابیت بیشتری از محتوایی خواهد داشت که قرار است دانش آموزان داخلش بنویسند.
لوازم تحریر اغلب در جایی به فروش میرسد که محل ارائه محصولات فرهنگی است، اما برخلاف دههی 70 و 80، امروزه محصولاتی در این محل عرضه میشود که کمر تولید ملی را خم کرده و تیشه به ریشهی فرهنگ میزند، اگر فاصلهی بین دانش آموزان نسل دیروز در حد یک جامدادی مگنتی و یک خط کش متحرک بود، امروز شکاف بزرگی بین دانش آموزان نسل جدید وجود دارد که برای پر شدن آن نیاز به هزینهای گزاف است.
قیمتها در کنار محصولات درج شده است، قیمتهایی که کمتر خانوادهای از عهده آن برمیآید، پاک کن هویج 29 هزار و 500، استکیر نت آناناس 16 هزار ، هایلایتر آب نباتی 23 هزار، مداد رنگی 36 رنگ 260 هزار تومان، خودکار ذرت 25 هزار تومان و .... متخصصان معتقد هستند، امروز محتوای کیف برخی از دانش آموزان بیش از یک میلیون تومان میارزد و این در حالی است که خانوادههای برخی دانش آموزان حتی امکان تهیهی لباس فرم و چند قلم لوازم ساده را هم ندارند.
روانشناسان میگویند، لوازم تحریر لاکچری، ممکن است تبعات شناختی و رفتاری زیادی را به دنبال داشته و باعث افت تحصیلی دیگر دانش آموزان شود. دکتر رحیم بدری گرگری، عضو هیات علمی دانشگاه دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز با بیان اینکه وقتی دانش آموزی میبیند که همکلاسیها و همسالانش، لوازم تحریری لاکچری و گران قیمت دارند، این کالا به طبقه اجتماعی مرفه اختصاص داشته و با توجه به اینکه جامعه ما از طبقات مختلف تشکیل شده است، تنها بخش بسیار اندکی از اعضای جامعه میتوانند چنین محصولات گرانی را تهیه کنند.
وی ادامه میدهد: بچهها در صورتی که نتوانند به چنین لوازم تحریرهایی دست پیدا کنند، در اولین مرحله به والدینشان فشار میآورند که این نیز منجر به ایجاد تعارضات درون خانواده و بروز اختلافها و درگیری بین اعضای خانواده میشود، همچنین اثراتی هم بر روان، شناخت، تواناییهای ذهنی دانش آموز خواهد داشت.
او میگوید: وسایل و لوازم شیک و لاکچری در برخی موارد، نماد ارزشمندی و نماد پذیرش از سوی همسالان است، در صورتی که کودک نتواند این لوازم را تهیه کند، به دلیل نداشتن فلان مداد و فلان پاک کن، مورد پذیرش گروههای همسالان قرار نخواهد گرفت. گروههایی که در مدرسه تشکیل میشوند، ممکن است بر اثر همین داراییها تشکیل شده باشند و کسی که این امکان را نداشته باشد، از سوی همسالان طرد میشود.
این روانشناس تربیتی خاطرنشان میکند: چنین رفتارهایی از سوی همسالان به دلیل نداشتن لوازم تحریر لاکچری و طرد شدن باعث ایجاد نوعی احساس شرم و حقارت در کودک شده کودک تصور میکند چون من قادر به تهیهی این لوازم نیستم، در نتیجه فقیر و بیارزش هستم. ایجاد هیجان منفی در کودک ممکن است تواناییهای ذهن، حافظه، حل مسئله و خلاقیت کودک را در بلند مدت تحت تاثیر قرار دهد.
او بیان میکند: رفتارهای تحصیلی دانش آموزان در بلند مدت به دلیل احساس شرم و گناه ناشی از نداشتن این امکانات، متاثر خواهند شد. با توجه به طبقاتی بودن جامعه، چنین مواردی به وفور اتفاق میافتند، حمایت اجتماعی از سوی دولت و حکومت میتواند تا حدی یکنواختی ایجاد کرده و سبب شود تا شکاف طبقاتی و شکاف اجتماعی در این حد نباشد.
او در خاتمه با تاکید بر نقش مدارس، اظهار میکند: مدارس میتوانند با وضع مقرراتی سبب شوند تا دانش آموزان تا حدودی یکنواخت باشند، البته در هیچ نقطه از جهان، دانش آموزان یکدست نبوده و بدترین اتفاق این است که دانش آموزان دقیقا عین هم باشند. شادابی در مدرسه و در بین دانش آموزان به وجود تفاوتها بستگی دارد، اما این تفاوت نباید زیاد باشد.
جامعهشناسان نیز نظر دیگری در این خصوص دارند و معتقد هستند، رعایت فرهنگ تعادل در جامعه را یکی از شاخصههای سلامت روان و رشدیافتگی فردی و اجتماعی میدانند. موسی نیرومند، جامعه شناس در این خصوص به ایسنا میگوید: رعایت تعادل باید تمامی شئونات زندگی اعم از خوردن و آشامیدن تا ثروت اندوزی را شامل شود. افراط و تفریط در برخی موارد حتی در نهادهای اجتماعی هم به چشم میخورد. انسان و جامعهی سالم در هر چیزی اندازه نگه میدارد، زندگی ائمهی معصومین هم بر همین اساس بنا شده بود.
وی ادامه میدهد: مصرفگرا بودن در هیچ یک از حوزههای زیستی و اجتماعی علامت خوبی نبوده و چنین فرهنگی، سلامت روانی جامعه را به خطر انداخته و جامعه را دچار استرس میکند. فرهنگ، محصول تمرینهای اجتماعی و یادگیری عرفی است، وقتی کسی رفتاری را انجام میدهد، دیگران هم به پیروی از او همان کار را انجام داده و آن را به پدیده تبدیل میکنند.
او با اشاره به اشاعهی فرهنگ مصرفگرایی در بین دانش آموزان، بیان میکند: دانش آموزی که بیش از نیاز و لوازمی را که نیاز ندارد، میخرد، در خانوادهای رشد کرده است که والدین هم مصرفگرا بودهاند. فطرت کودک به گونهای نیست که رفتارهای ناهنجار نشان دهد، چرا که کودک مانند یک کاغذ سفید بوده و رفتارهای دیگران و محیط در او اثر میگذارد.
نیرومند با اشاره به راه برون رفت جامعه از فرهنگ مصرفگرایی، میافزاید: تقویت نهاد خانواده، افزایش آموزشهای عمومی و ورود رسانهها به این حوزه نیز ضروری بوده و رسانهها باید با اعضای جامعه ارتباط داشته باشند و در راستای اعتلای جامعه تلاش کنند که متاسفانه چنین فرهنگی را کمتر میبینیم.
وی تاکید میکند: تاکید رهبر معظم انقلاب فقط بر تولید ملی در حوزه صنعت نبوده و این مورد در خصوص محصولات فرهنگی هم صدق میکند. کالاها و فرهنگ وارداتی در حوزهی آموزش، فرهنگ مصرف و فرهنگ خشونت را ترویج داده و وارد دنیای خیالی کودکان میشود. رسانهها باید نسبت به این مسایل هوشیار و حساس باشند.
وی در خاتمه بیان میکند: اگر مسئولان و نهادهای اجتماعی و کسانی که الگوی ما هستند، افراط و تفریط نکنند و تعادل را رعایت کنند، فرهنگ مصرفگرایی در جامعه هم به تبع آن اصلاح میشود.
دو نفر از معلمانی که در مدارس تبریز مشغول به تدریس در مقطع ابتدایی هستند، تجاربشان در خصوص استفادهی تعدادی از دانش آموزان از لوازم تحریرهای لاکچری را بازگومیکنند:
معلم اولی میگوید: یکی از دانش آموزانم که پدرش از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود، پاک برقی و انواع مدادها وخودکارهای گران را سر کلاس میآورد، اما خانوادهی دوستش که بغل دستش مینشست، مشکلات مالی و خانوادگی داشتند و امکان خرید چنین لوازمی را نداشتند. هر چند هر دو درسخوان و رفیق بودند، اما معتقد هستم که این تفاوتها از نظر روحی بر دانش آموزان تاثیر میگذارد و شاید تاثیر بر روند تحصیل و درس خواندن دانش آموز هم در آینده نمایان شود.
آموزگار دیگری هم در این خصوص میگوید: یکی از دانش آموزانم موقع املا گفتن، به بغل دستیاش نگاه میکرد و به خودکار و مداد او خیره میشد، یک بار که به اوگفتم کجا را نگاه میکنی؟گفت که لوازم تحریرهای دوستش را که شیک و رنگی رنگی هستند را نگاه میکندو هر بار تمام حواسش به مداد و خودکارهای دوستش بود. آرزو میکرد تا اوهم یکی از آنها را داشته باشد.