هواداران «آتا زنوزی» که تا چند قبل هیچ انتقادی را از او برنمیتابیدند، حالا میبینند تیمشان غیر از برند «آدیداس» بر تن بازیکنان، پیشرفت خاصی نسبت به دوران قبل از زنوزی ندارد و حتی در ثبات تیمی و حواشی، بدتر از قبل شده است.
مصطفی دنیزلی برکنار شد تا بار دیگر کسی که با استقبالی پرشور آمده بود با کدورت برگردد. سرمربی ترکیهای ادعا کرده بود:«هر روز باید بحران داخلی جدیدی را حل میکردم.»
صادقیان مدیرعامل تراکتور هم استعفا داد و نوشت: «متاسفانه باشگاه روند عادی را طی نمیکند. تصمیمات غیر مدیریتی و غیر ورزشی، اجازه اداره باشگاه را از اینجانب سلب نموده است.»
وحید خوش زرع مدیر رسانه ای باشگاه هم بی حاشیه راه خود را کشید و رفت. او هم گفت: «فضا برای کار کردن مساعد نبود»
اما زنوزی که این روزها خارج از ایران اوضاع باشگاه را رصد می کند، سیاست رو به جلو را اتخاذ کرده و با پیامی سرشار از خشم با هدف سرپوش قرار دادن به شیوه های مدیریتی خود گفت: «میآیم ایران و تیم را بر میگردانم. تا پایان فصل هزینهها را تقبل میکنم و پس از آن باشگاه را تحویل میدهم»
زنوزی بعد از خرید امتیاز باشگاه بزرگ تبریزی، اقدام به تغییر نام باشگاه از «تراکتورسازی» به «تراکتور» و حذف تاریخ تاسیس باشگاه (۱۹۷۰) از لوگوی آن کرد تا نسخه جدیدی از یک تیم ارائه دهد و با تحرکات رسانه ای، سعی داشت خود را در شخصیت «کاریزماتیک» جلوه دهد تا جایی که لقب «آتا زنوزی» را از هواداران گرفت.
هواداران «آتا زنوزی» که تا چند قبل هیچ انتقادی را از او برنمیتابیدند، حالا میبینند تیمشان غیر از برند «آدیداس» بر تن بازیکنان، پیشرفت خاصی نسبت به دوران قبل از زنوزی ندارد و حتی در ثبات تیمی و حواشی، بدتر از قبل شده است.
تغییر ۴ مدیرعامل و ۴ سرمربی در طول دو فصل، چیزی نیست که زنوزی بتواند از قبول مسئولیت آن فرار کند، و اگر شائبه های شیوع یافته دلالی را هم به این اضافه کنیم، باید گفت تراکتور زنوزی حل خوشی ندارد.
کسی آخرین باخت تراکتور به ماشین سازی را یادش نیست اما تراکتور زنوزی به ماشین زنوزی باخت. در جدول هم ماشین از تراکتور سبقت گرفت. اگر کمی از گذشته عبرت بگیریم باید گوشزد کنیم که تراکتور کهکشانی شبیه استیل آذین هدایتی شده!!